دانلود کتاب Red Arctic: Polar Exploration and the Myth of the North in the Soviet Union, 1932-1939 (به فارسی: قطب شمال سرخ: اکتشاف قطبی و اسطوره شمال در اتحاد جماهیر شوروی، 1932-1939) نوشته شده توسط «John McCannon»
اطلاعات کتاب قطب شمال سرخ: اکتشاف قطبی و اسطوره شمال در اتحاد جماهیر شوروی، 1932-1939
موضوع اصلی: 1
نوع: کتاب الکترونیکی
ناشر: Oxford University Press, USA
نویسنده: John McCannon
زبان: English
فرمت کتاب: pdf (قابل تبدیل به سایر فرمت ها)
سال انتشار: 1998
تعداد صفحه: 255
حجم کتاب: 17 مگابایت
کد کتاب: 0195114361 , 9780195114362 , 9781423741138
توضیحات کتاب قطب شمال سرخ: اکتشاف قطبی و اسطوره شمال در اتحاد جماهیر شوروی، 1932-1939
از آنجایی که من نویسنده این کتاب هستم، لطفاً نقد پنج ستاره را که من به صورت حرفه ای اختصاص داده ام، نادیده بگیرید. این قرار است یادداشتی در مورد نظر مشتری تد هکاثورن از _Red Arctic_ باشد.
Mr. هکاتورن کتاب من را عمدتاً به این دلیل مورد انتقاد قرار میدهد که من «اثبات» رابرت هریسون مبنی بر جعلی بودن سه پرواز فراقطبی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1937 (همراه با سایر اکتشافات هوایی شوروی) را در نظر نمیگیرم. من در مقابل استدلال میکنم که نادیده گرفتن “یافتههای” هریسون یک عیب نیست، بلکه یک دانش پژوهی مسئولانه است.
خوانندگان باید بدانند که کتاب هریسون (یک انتشارات بیهوده که برای مدتی اصلاً نمیتوانست مطبوعاتی پیدا کند. ، پس از آن توسط ناشری که بیشتر در داستان های هیجان انگیز تخصص دارد، انتخاب شد) یک نمونه کلاسیک از ادبیات حاشیه ای تئوری توطئه است. حداقل در اینترنت، تأیید اصلی آن از سوی یک گروه نئوفاشیست بریتانیایی (www.heretical.co.uk) می آید که بیشتر فضای وب آن با هیاهوهای پارانوئیدی درباره «میلیونرهای عبری» و «کمونیست های یهودی» اشغال شده است. این بدان معنا نیست که هریسون (یا هکاثورن) هر یک از این دیدگاه ها را دارد. صرفاً برای نشان دادن این است که نوشتههای هریسون به سختی جایگاهی در جریان اصلی علم اشغال میکند.
استدلالهای هریسون بر اساس خوانشهای گمانهزنی از عکسهای دانهدار و بیکیفیت شوروی، عکسهای به همان اندازه دانهدار و بیکیفیت گرفتهشده توسط ارتش ایالات متحده، و نظریه ها و ارزیابی های موجود در گزارش های اطلاعاتی ایالات متحده. هریسون در نظر نمیگیرد که رسانههای شوروی (مانند سرویسهای خبری غربی، در آن زمان و امروز) به طور معمول عکسهای استوک خلبانها و هواپیماها را چاپ میکردند، بنابراین تصاویر در روزنامهها و کتابها همیشه با زمانها و مکانهای ذکر شده در تیترها یا تیترها مطابقت نداشتند. این باعث ایجاد تناقضاتی میشود که هریسون نظریهها را بیش از آنچه که لازم است ارائه میکند. علاوه بر این، ارتش ایالات متحده به سختی عینی ترین ناظر هوانوردی شوروی بود، و به همین دلیل، همیشه دقیق ترین ناظر نبود. همچنین، هریسون که در دهه 1980 می نوشت، هیچ دسترسی به اسناد دولتی و حزب کمونیست در آرشیوهای روسیه نداشت، که تعداد زیادی از آنها نشان می دهد که این پروازها در واقع انجام شده اند (و از آنجایی که این اسناد هرگز برای مصرف عمومی، شوروی یا خارجی، در نظر گرفته نشده بودند. میتوان فرض کرد که آنها جعلی نبودهاند.
در نهایت، نتیجهگیری هریسون، بهویژه زمانی که در مورد سومین پرواز قطبی در سال 1937 – ناپدید شدن مرگبار لوانفسکی – به کار میرود، در مقابل همه منطق قرار میگیرد. اگر رژیم استالینیستی برای فریب دادن جهان در مورد پیروزیهای قطبیاش تا این حد تلاش کرد تا جامعه بینالملل را با قدرت تکنولوژیکی و شجاعت انسانی خود تحت تأثیر قرار دهد، چرا باید دو موفقیت خیرهکننده را با شکستی شرمآور دنبال کند؟ اگر استالین میخواست لوانفسکی را پاکسازی کند (همانطور که هریسون و هکاتورن ادعا میکنند)، میتوانست این کار را به راحتی بدون یک طرح پیچیده بیهوده انجام دهد که مستلزم خدشه دار کردن استثمارهای قبلی اتحاد جماهیر شوروی در قطب شمال بود (جعلی یا واقعی).
مسلماً، هیچ سابقه بایگانی وجود ندارد. همیشه گذشته را با دقت یا کامل منعکس می کند. و استالین قطعاً از نظر اخلاقی و عملی قادر به هر فریب قابل تصوری بود. اما استالین بدون هدف عقلانی فریب نداد. و سوابق بایگانی بیشتر قابل اعتماد است تا حدس های مشکوک بر اساس تناقضات احتمالی که در عکس هایی با کیفیت کمتر از ستاره ای مشاهده می شود. حداکثر، هریسون این نکته نسبتاً واقعی را مطرح کرده است که همه چیز در مورد سوء استفاده های تبلیغاتی شوروی آنطور که به نظر می رسید نبود. اما در امور ماهوی، او چیزی را نه به صورت شرطی یا قطعی ثابت کرده و نه رد کرده است.
Mr. Heckathorn criticizes my book mainly on the grounds that I fail to take into account Robert Harrison’s “proof” that the USSR’s three transpolar flights of 1937 (along with other Soviet air expeditions) were faked. I would argue in return that to ignore Harrison’s “findings” is not a fault, but rather responsible scholarship.
Readers should be aware that Harrison’s book (a vanity publication that was, for some time, unable to find a press at all, then was taken up by a publisher that specializes mostly in thriller fiction) is a classic example of conspiracy-theory fringe literature. At least on the Internet, its principal endorsement comes from a British neo-fascist group (www.heretical.co.uk), most of whose web space is taken up with paranoid ravings about “Hebrew millionaires” and “Jewish communists.” This is not to say that Harrison (or Heckathorn) shares any of these views; it is simply to show that Harrison’s writings hardly occupy a place in the scholarly mainstream.
Harrison’s arguments are based on speculative readings of grainy, poor-quality Soviet photos, equally grainy, poor-quality photos taken by the U.S. Army, and theories and assessments contained in U.S. intelligence reports. Harrison fails to take into account that the Soviet media (much like Western news services, then and today) routinely printed stock photos of pilots and aircraft, so images in newspapers and books did not always match the times and places mentioned in captions or headlines. This creates inconsistences, out of which Harrison spins theories more elaborate than they need to be. Moreover, the U.S. Army was hardly the most objective observer of Soviet aviation, and, for that matter, it was not always the most accurate. Also, writing in the 1980s, Harrison had no access to government and Communist Party documents in Russian archives, a plethora of which shows that these flights did in fact take place (and since these documents were never intended for public consumption, Soviet or foreign, it is safe to assume that they were not faked).
Finally, Harrison’s conclusions, especially when applied to the third polar flight of 1937–Levanevsky’s fatal disappearance–flies in the face of all logic. If the Stalinist regime went to such great lengths to deceive the world about its polar triumphs, in order to impress the international community with its technological prowess and human bravery, why on earth would it follow two stunning successes with a hideously embarrassing failure? If Stalin had wanted to purge Levanevsky (as Harrison and Heckathorn assert), he could have done so easily without a needlessly intricate plan that necessitated tarnishing the USSR’s earlier exploits in the Arctic (faked _or_ genuine).
Admittedly, no archival record ever reflects the past with absolute precision or completeness. And Stalin was certainly ethically and practically capable of any deception imaginable. But Stalin did not deceive without rational purpose. And the archival record is more trustworthy than dubious guesswork based on possible inconsistencies spotted in photographs of less than stellar quality. At most, Harrison has raised the rather truistic point that not everything about Soviet propaganda exploits was as it seemed. But, with respect to matters of substance, he has neither proven nor disproven anything, circumstantially or conclusively.
دانلود کتاب «قطب شمال سرخ: اکتشاف قطبی و اسطوره شمال در اتحاد جماهیر شوروی، 1932-1939»

برای دریافت کد تخفیف ۲۰ درصدی این کتاب، ابتدا صفحه اینستاگرام کازرون آنلاین (@kazerun.online ) را دنبال کنید. سپس، کلمه «بلیان» را در دایرکت ارسال کنید تا کد تخفیف به شما ارسال شود.