دانلود کتاب How the Brain Evolved Language (به فارسی: زبان چگونه مغز تکامل یافت) نوشته شده توسط «Donald Loritz»
اطلاعات کتاب زبان چگونه مغز تکامل یافت
موضوع اصلی: 1
نوع: کتاب الکترونیکی
ناشر: Oxford University Press, USA
نویسنده: Donald Loritz
زبان: English
فرمت کتاب: pdf (قابل تبدیل به سایر فرمت ها)
سال انتشار: 1999
تعداد صفحه: 239
حجم کتاب: 3 مگابایت
کد کتاب: 019511874X , 9780195118742 , 0195151240 , 9780195151244 , 9780585364698 , 9781423735342
نوبت چاپ: illustrated edition
توضیحات کتاب زبان چگونه مغز تکامل یافت
E. O. Wilson زیستشناس در کتاب خود به نام Consilience: The Unity of Knowledge در سال 1998 استدلال میکند که همه علوم در یک ساختار سلسله مراتبی با هم هماهنگ میشوند. فیزیک پایه و اساس بنای علم را تشکیل می دهد. شیمی مبتنی بر فیزیک است – نظریههای شیمی باید با آنچه در فیزیک شناخته شده است سازگار باشد، اگرچه ممکن است پدیدههایی در سطح شیمیایی پدید آیند که لزوماً با قوانین فیزیکی قابل پیشبینی نیستند. به همین ترتیب، زیست شناسی باید با شیمی و روانشناسی با زیست شناسی سازگار باشد. ویلسون در ادامه استدلال می کند که تا زمانی که زیربنای بیولوژیکی رفتار انسانی شناخته نشود، هیچ پیشرفت واقعی در علوم اجتماعی حاصل نخواهد شد.
این موضعی است که بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی با آن موافق نیستند. در واقع، به اصطلاح مدل استاندارد علوم اجتماعی استدلال می کند که رفتار انسان به هیچ وجه توسط زیست شناسی محدود نمی شود. از این رو، دانشمندان علوم اجتماعی نیازی به در نظر گرفتن هیچ یک از علوم طبیعی در هنگام ساختن نظریه های خود ندارند.
در اوایل توسعه زبانشناسی زاینده، انتظار عمومی این بود که این رویکرد با زیستشناسی و روانشناسی همخوانی داشته باشد. چامسکی از یک ابزار ذاتی اکتساب زبان و دورههای بحرانی صحبت کرد و استدلال کرد که دستور زبان جهانی به سختی در مغز جریان دارد. علاوه بر این، گرامر تحول آفرین برای توضیح روانشناختی پردازش زبان در نظر گرفته شد و فرضیه هایی را تولید کرد که با روش های حوزه تازه در حال توسعه روانشناسی شناختی قابل آزمایش بودند. با این حال، پس از شکستهای پی در پی در تأیید پیشبینیهای زبانشناسی زاینده، چامسکی و پیروانش به سمت ایمنی مدل استاندارد علوم اجتماعی عقبنشینی کردند.
با این حال، اقلیتی از زبانشناسان بر این باورند که اگر زبانشناسی میخواهد یک علم مشروع باشد، نظریههای آن باید از نظر روانشناختی و زیستشناختی قابل قبول باشند. یکی از این زبانشناسان دونالد لوریتز است که در کتاب خود با عنوان «زبان چگونه مغز تکامل یافت» در سال 2002، دلیل محکمی برای هماهنگی زبانشناسی با زیستشناسی ایجاد میکند.
موضوع اصلی برای زبان شناسانی که سعی در توضیح مغزی زبان دارند، مربوط به تمایز بین پردازشگرهای موازی و سریال است. مغز یک دستگاه محاسباتی بسیار موازی است. اگرچه سرعت پردازش آن کند است، اما مغز میتواند محاسبات پیچیده را به سرعت انجام دهد، زیرا مشکلات را به بخشهایی تقسیم میکند که هر کدام به طور همزمان پردازش میشوند. از طرف دیگر، اکثر کامپیوترهای ساخت بشر، پردازنده های سریالی هستند. آنها مشکلات را در مرحله حل می کنند، اما از آنجایی که سرعت پردازش آنها بسیار سریع است، می توانند در بسیاری از کارها عملکرد بهتری از مغز داشته باشند.
زبان به وضوح یک فرآیند سریالی است. واج ها (تقریبا) یک به یک تولید می شوند. کلمه به دنبال کلمه، جمله به دنبال جمله. با این حال، اگر زبان پردازش سریال توسط مغزی که پردازش موازی دارد تولید شود، شکافی وجود دارد که باید توضیح داده شود. در اصل، یک پردازنده موازی می تواند یک پردازنده سریال را تقلید کند (و بالعکس)، و این یک فرض کلی در میان روانشناسان شناختی و محققان هوش مصنوعی است که این همان کاری است که مغز هنگام پردازش زبان انجام می دهد. با این حال، لوریتس نیاز به قرار دادن یک پردازنده سریال مجازی در مغز را به چالش می کشد. در عوض، او استدلال میکند که، اگرچه زبان یک فرآیند سریالی است، اما ویژگیهایی دارد که تنها در صورتی میتواند به وجود بیاید که توسط یک پردازنده موازی تولید شود.
متاتز را به عنوان مثال در نظر بگیرید. متاتزیس تغییر دو عنصر در یک سری است و پدیده ای فراگیر در زبان است. متاتز در سطح واج شناختی در تغییرات صوتی تاریخی در کلمات، مانند “سه” و “سوم”، جایی که “ر” و سوئیچ مصوت قرار دارند، رخ می دهد، و همچنین در انواع گویشی، مانند کسانی که “تبر” می گویند، رخ می دهد. برای “پرسیدن” بخش عمده ای از خطاهای گفتاری خود به خودی شامل متاتز می شود، به عنوان مثال، سخنوری افسانه ای “دین قدیمی ما عجیب و غریب” برای “ملکه قدیمی عزیز ما”. ما متاتزی را در سطح نحو نیز می یابیم، برای مثال در وارونگی فاعل و فعل در سؤالات و در جابجایی عوامل و بیماران در جملات مفعول.
متاتزیس مدتهاست که به عنوان یک مشکل جدی برای یک پردازنده زبان سریال شناخته شده است. به طور خلاصه، هیچ راهی برای فرآیندی که عناصر یک رشته را یک به یک تولید می کند وجود ندارد تا آن عناصر را متاتز کند. زبان شناسان مولد قوانین دگرگونی و حرکت مختلفی را برای توضیح متاتز پیشنهاد کرده اند. با این حال، وضع قوانینی برای ایجاد خطاها عجیب به نظر می رسد. علاوه بر این، لوریتز استدلال می کند، اگر فرض کنیم که زبان به طور موازی در سطح مغز پردازش می شود، می توان همه انواع متاتز را بدون نیاز به قوانین اضافی به حساب آورد. در مجموع، زبان به دلیل محدودیتهای تولید، ساختار سریالی دارد، یعنی اندامهای گفتاری میتوانند در هر زمان فقط یک صدا تولید کنند و نه به این دلیل که در مغز به این شکل پردازش میشود.
تز لوریتز اساساً این است: زبان دقیقاً همان کیفیتی را دارد که اگر توسط قشر مغز آموخته و تولید شود، انتظار آن را داریم. در فصل های میانی کتاب، لوریتز به بحث تطبیق می پردازد
This is a stance that many social scientists would disagree with. Indeed, the so-called Standard Social Science Model argues that human behavior is not limited in any way by biology. Hence, social scientists need not take any of the natural sciences into consideration when building their theories.
Early in the development of generative linguistics, the general expectation was that this approach was consilient with biology and psychology. Chomsky talked of an innate language acquisition device and critical periods, and he argued that universal grammar was hard-wired in the brain. Furthermore, transformational-generative grammar was intended to be a psychological explanation of language processing, and it produced hypotheses that were testable by the methods of the newly developing field of cognitive psychology. However, after successive failures to confirm the predictions of generative linguistics, Chomsky and his followers retreated to the safety of the Standard Social Science Model.
However, minority of linguists has held on to the belief that, if linguistics is to be a legitimate science, its theories must be psychologically and biologically plausible. One such linguist is Donald Loritz, who, in his 2002 book “How the Brain Evolved Language,” builds a strong case for the consilience of linguistics with biology.
A major issue for linguists attempting a brain-based explanation of language has to do with the distinction between parallel and serial processors. The brain is a massively parallel computational device. Although its processing speed is slow, the brain can accomplish complex computations quickly because it divides problems into component parts that are each processed simultaneously. Most human-made computers, on the other hand, are serial processors. They solve problems on step at a time, but because their processing speed is so fast, they can far outperform brains on many tasks.
Language is clearly a serial process. Phonemes are produced (roughly) one at a time; word follows word, sentence follows sentence. Yet, if serial-processed language is produced by a parallel-processing brain, then there is a gap that needs to be explained. In principle, a parallel processor can mimic a serial processor (and vice versa), and it is a general assumption among cognitive psychologists and artificial intelligence researchers that this is what the brain is doing when it processes language. However, Loritz challenges the need for positing a virtual serial processor in the brain. Instead, he argues that, even though language is a serial process, it has features that could only arise if it were produced by a parallel processor.
Take metathesis as an example. Metathesis is the switching of two elements in a series, and it is a ubiquitous phenomenon in language. Metathesis occurs at the phonological level in historic sound changes in words, such as “three” and “third,” where the “r” and the vowel switch positions, and it also occurs in dialectal variants, such as those who say “ax” for “ask.” The bulk of spontaneous speech errors involve metathesis, as for example the legendary spoonerism “our queer old dean” for “our dear old queen.” We also find metathesis at the level of syntax, as for example in the inversion of subject and verb in questions and in the repositioning of agents and patients in passive sentences.
Metathesis has long been recognized as a serious problem for a serial language processor. In short, there is no way for a process that produces elements of a string one at a time to metathesize those elements. Generative linguists have proposed various transformation and movement rules to account for metathesis. However, it does seem strange to posit rules for producing errors. Furthermore, Loritz argues, all types of metathesis can be accounted for without the need for extra rules if we assume that language is processed in parallel at the level of the brain. In sum, language has a serial structure because of production limitations, namely that the speech organs can only produce one sound at a time, and not because it is processed that way in the brain.
Loritz’s thesis is essentially this: language has exactly the kind of qualities we would expect if it were learned and produced by the cerebral cortex. In the middle chapters of the book, Loritz discusses adaptive resonance theory, a model of how the cerebral cortex stores and processes information. These chapters are laden with mathematical formulae and complex diagrams, and the lay reader will want to skim or skip these chapters. But in the final chapter, Loritz ties this all together with a compelling argument for what he calls adaptive grammar–a linguistic structure that is determined by brain structure.
Another interesting idea that Loritz presents is the role of the cerebellum in language production. The cerebellum is an evolutionarily ancient system in the brain, and it is responsible for coordinating fine motor activity, especially those requiring rhythmic movement, such as walking. Although it has been known since the last half of the nineteenth century that the cerebral cortex is involved in language processing, evidence for a linguistic role for the cerebellum is quite recent.
Spoken language output involves a rhythmic pattern of beats or stresses, although the precise pattern varies somewhat from language to language. The neural organization of the cerebral cortex allows for fast, flexible learning and remains relatively plastic through the entire life span of the organism, but the cerebellum, on the other hand, is a slow learner and becomes set in its ways early in life.
This difference in learning styles is relevant to second language acquisition. It is generally agreed that children are better second language learners than adults, but Loritz points out that the real difference is in the fine points of pronunciation and morphology. Loritz argues that these require input from the cerebellum, which, once set early in childhood, cannot easily adapt to new patterns. Thus, while the flexible cerebral cortex learns the second language’s general rules of pronunciation and grammar, the finer points are beyond the grasp of the inflexible adult cerebellum.
“How the Brain Evolved Language” is a tour de force of scientific consilience. Loritz brings to bear evidence from computational science, micro- and macro-neuroanatomy and evolution to provide an explanation for the structure of language that is firmly grounded in what is already known in the natural sciences. The book is thought provoking and a must-read for anyone interested in language issues.
دانلود کتاب «زبان چگونه مغز تکامل یافت»
برای دریافت کد تخفیف ۲۰ درصدی این کتاب، ابتدا صفحه اینستاگرام کازرون آنلاین (@kazerun.online ) را دنبال کنید. سپس، کلمه «بلیان» را در دایرکت ارسال کنید تا کد تخفیف به شما ارسال شود.